اسلامی بودن فرقههامعیار اسلامی بودن یک فرقه یا مذهب کلامی این استکه اسلام را قبول داشته باشد، و به عبارت دیگر مسلمان باشد. ۱ - معنای اسلاماسلام در لغت مشتق از «سلم» و به معنی داخل شدن در سلامتی و آرامش و انقیاد است. [۱]
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۴۲۰.
و معنی اصطلاحی و شرعی آن عبارت است از تدین به دین اسلام.(اسلم فلان، ای تدین بالاسلام.) [۳]
خوری شرتونی لبنانی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، کلمه «سلم»
حال اگر کسی به وجود خداوند و یگانگی او و نبوت پیامبر اکرم و آنچه او از جانب خداوند آورده است اقرار نماید، مسلمان خواهد بود و این نخستین مرتبه از اسلام و ایمان است که آثار شرعی اسلام که در کتب فقه بیان شده، بر آن مترتب میگردد، یعنی جان و مال او حرمت پیدا میکند، ارث میبرد، در قبرستان مسلمین دفن میشود و...اینک عبارتهایی را از عدهای از بزرگان علمای شیعه و اهل سنت یادآور میشویم: ۱.۱ - تعریف صاحب عروة«یکفی فی الحکم باسلام الکافر اظهاره الشهادتین و ان لم یعلم موافقة قلبه للسانه، لا مع العلم بالمخالفة؛ در حکم به اسلام کسی که کافر بوده همین مقدار که شهادتین را اظهار کند، کافی است، هر چند موافقت قلب او با زبانش معلوم نباشد، ولی اگر علم به عدم موافقت قلب او با زبانش داشته باشیم، اظهار شهادتین، در حکم به اسلام او کافی نیست». در مورد قید اخیر (علم به مخالفت) را از سوی مجتهدین و فقهای معاصر آرای مختلفی ابراز شده است: امام خمینی آن را مطابق احتیاط دانسته، ولی آیات عظام: خویی، گلپایگانی و خوانساری، اظهار شهادتین را، هرگاه طبق موازین بوده و با شک و تردید یا قرینهای که بر عدم اعتقاد قلبی او دلالت میکند همراه نباشد، کافی دانستهاند. ۱.۲ - تعریف علامه مجلسی«الاسلام هو الاذعان الظاهر بالله و برسوله و عدم انکار ما علم ضرورة من دین الاسلام، فلا یشترط فیه ولایة الائمة (علیهمالسّلام) و لا الاقرار القلبی، فیدخل فیه المنافقون و جمیع المسلمین ممن یظهر الشهادتین، عدا النواصب و الغلاة...؛ اسلام عبارت است از اذعان ظاهری به وجود خدا و رسالت پیامبر اکرم و انکار کردن آنچه از ضروریات دین اسلام است، بنابراین ولایت ائمه طاهرین در حکم به مسلمانی افراد شرط نیست، چنانکه اقرار قلبی نیز شرط نیست. در این صورت منافقین و همه فرقههای مسلمین که شهادتین را اظهار کردهاند، جز نواصب و غلات، داخل در اسلام خواهند بود». ۱.۳ - تعریف ملاعلی قاریملا علی قاری در شرح فقه اکبر از ابو حنیفه نقل کرده که گفته است: «لا نکفر احدا من اهل القبلة». آنگاه افزوده است: این عقیده اکثر فقهاست. [۶]
قاری، ملاعلی، شرح فقه اکبر، ص۱۸۹.
۱.۴ - تعریف فخرالدین رازی«الکفر عبارة عن انکار ما علم بالضرورة مجی ء الرسول به، فعلی هذا لا یکفر احد من اهل القبلة؛ کفر عبارت است از انکار آنچه بالضرورة معلوم است که پیامبر اکرم از جانب خداوند آورده است. بنابراین هیچیک از اهل قبله تکفیر نمیشود». ۱.۵ - تعریف مؤلف المواقف فی علم الکلام«اکثریت متکلمین و فقهاء بر این عقیدهاند که هیچیک از اهل قبله تکفیر نمیشود». در اینجا یادآوری این نکته لازم است که گاهی در احادیثی که از ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) در باب عقاید روایت شده، برخی از عقاید نادرست از پارهای فرق به عنوان عقیدهای کفرآمیز یا شرکآلود به شمار آمده است، مانند اعتقاد به زیادت صفات خداوند بر ذات او و نظایر آن. کفر و شرک در اینگونه روایات ناظر به مراتب دقیق و عمیق اسلام و ایمان است، نه مرتبه ظاهری آن، چنانکه از ریا به عنوان شرک یاد شده است، و مقصود شرک خفی است. بدین جهت امام علی (علیهالسّلام) نفی صفات زاید بر ذات را کمال اخلاص در توحید دانسته، میفرماید: «و کمال توحیده الاخلاص له، و کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه». ۲ - پانویس
۳ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «معیار اسلامی بودن فرق چیست»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۰/۲۸. ردههای این صفحه : مقالات پژوهه
|